ی جای کتاب جزء از کل ؛ توضیح میده ک پدر راوی تو بچگی بیمارستانی ه و در بیمارستان بستری . همیشه رفتار آدما ، ی طورایی جامعه شناسی ، فلسفه و اینطور چیزا جزبم کرده ؛ راوی ک کودکی مریض ه انتظار میره بمیره و نشون میده تو همون احوال ک انتظار مرگ رو میکشه ، مادرش بهش خبر بارداریش رو میده .
یهو ب طرز عجیبی ذهنم جرقه میزنه : wow! تو شرایط بحرانی حتی پدر و مادرها هم ترجیحشون خودشونن و این کتاب ب سادگی ب تصویر کشیده ک مادر و پدر خیلی منطقی اقدام ب بچه دار شدن میکنن و حتی فرصت از دست رفتن نمیدن ! یهو فلش بک میزنم ب ویدیوهای یوتوب عصر ک خیلی اتفاقی باهاشون مواجه شدم : تحت عنوان دارک ترین رازهای شما و در ادامه رازهایی ک خیلی آدمای معمولی عنوان کرده بودن... این پیچیدگی رفتارهای انسانی ، این نقطه ۰ و ۱۰۰ رفتاری ب شدت گاهی منو ب فکر می بره .
زندگے جاریست...برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 33