تیکت اهدایی کودک سازمان را ب دستان خواهرم سپردم. ب کارم نمی آمد ن کودکی دارم و ن شوق داشتنش را . پرت می شوم ب خاطره ی آن روز . آن روز ناگوار ... خسته بودم ، تنها ، بی دفاع و یک تنه ب جنگی عمیق رفته بودم . زخمی و بی پناه چون یوسف و برادرانش ...
زندگے جاریست...برچسب : نویسنده : ehappylife913 بازدید : 36